سلام سلام!
دیروز به یه حقیقت تلخ رسیدم و اونم این که من نقاشی رو از زیست بیشتر دوست دارم!!!
نه!! اصلا فکر نکن دیر شده! نهههه! اصلندشم .......؟؟؟!!!نیستم خنگ و ضایع و بدبخت بیچارم خودتی!
هه هه٬ من یه خواهر فسقلی و ووورووووجک دارم نازنین نام! میره مهد کوودک!
دیرووز اومد گفت :مامان مامان....
مامان:جونم؟
نازی:من وقتی ازدباج کنم تو پیر می شی؟
مامان:آره
ــ مامان مامان من می خوام ازدباااااج کنم!
ــ با کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ــ با هر پسری که پیدا بشه!!
ــ
.
.
.
ــ نه!!! با نوید!
ــ نوید کیه؟؟؟؟؟
ــ یه پسر با مزه و مهلبووون اییییینگده کوشووولوویه!
ــ چرا با اون؟؟
ــ آخه به من می خوره...!!!
ــ مثلا؟؟؟
ــ(با یه نگاه عاقل اندر سفیه) دیگه دیگه!!!
***نکته اخلاقی:
هی میگم نذاااارین این بچه سیندرلا و این فیلمای مستهجن خارجکستووونی و بییییییب رو ببینن!!!
اینا همش دسیسه های غربه!!! حالا باور نکنین!!
دوران ظلم تماااام شده....دوران چپاوال تمام شده....!!!
.
.
. یه لیوان آب لطفا...لا مصب گلوم...
.
.
اممم.....خب.....ها؟؟چی؟
****************************************************************
امروووووز هوا عجب محشششر بوووود.دلم می خواست زیر باروون قدم بزنم...بعد روی چمن دراز بکشم و تو اون هوا کتاااااااب بخونم!وااااااااااای!
اما به جااش نشستم پلی کپی فیزیکمو حل کردم ..تازشم از اون رویای بالا خیییییلی هم بیششششتر بهم حاال داد!
یه مو به سرم نموووند!!حس کردم حتما در کلاس حضور نداشتم..
.
.
کسی منو ندیده آیا؟؟؟
به به
آفرین قشنگ بود عالیه به ما هم سر بزن
به به./...می بینم که عین خودم شیطونی..به به :ی